فردا آخرین سالگرد ازدواج 2 نفره ی منه با گنزالس. دو روزه هی ازم می پرسه چی برات بگیرم؟ چی دوست داری برات بگیرم؟ منم جواب نمی دادم طفره می رفتم
آخر دیشب میگه:خوب یک کلام بگو تو خودت کادویی!!! گفتم من اینو نمیگم! باید بالاخره یه چیزی بگیری واسم
اما من خودم برام خیلی سخته که برم براش خرید کنم چون با این هوای گرم و منم که این شکلی با این اضافه وزن اصلا نمیتونم برم بگردم بیرون واسه خرید
کادو من اینه که فردا دعوتش کردم یه رستوران گرون قیمت تو مرزداران. یه بارم پارسال رفته بودیم باهم. جای قشنگ و با کلاس و تقریبا گرونیه. حالا یه شبه دیگه .همیشه که سالگرد ازدواج آدم نیست
یه مانتوی خوگشلم نداشتم که تنم بشه و همه مانتوهام تنگم شدن. امروز اتفاقی رفتم پاساژ کنار شعبه و یه مانتو خفاشی خیلی خوگشل آبی مشکی از اونجا خریدم . میخوام فردا تیپ بزنم مارگارت تاچری !!!
+ نوشته شده در دوشنبه سی و یکم شهریور ۱۳۹۳ ساعت 17:10 توسط باربارا
|