این ترم هم تموم شد. الان وسط امتحانام. اگر پروژه رو حساب نکنیم ترم دیگه ترم آخرمه

بعد از پروژه اگه خدا بخواد میخوام برم دنبال عشق همیشگیم. زبان خارجه

یا انگلیسیم رو کامل میکنم یا فرانسه رو شروع

دیشب با گنزالس در این مورد صحبت کردم. صد در صد مخالفه

اما من نمی تونم این خواسته ی درونیم رو بی جواب بذارم. حتی اگه شده با آموزش راه دور دانشگاه های مجازی

دلم میخواد زبانم کامل شه بعد برم سراغ ترجمه ی رمان.اونم با هزینه شخصیم. رمانهایی که بهشون علاقمندم. چه اشکالی داره. کارمند بانکی که کار ترجمه هم میکنه.

لحظه شماری میکنم ترم آخرم هم بگذره 

آخر قصمه اما قصه ی آخرم این نیست
آخرین راهی که باید من ازش بگذرم این نیست
آرزوهامو برای خاطراتم دوره کردم
کجای خاطره باید پی آرزو بگردم
خسته م از هرچه رسیدن
اگه پشتش سفری نیست
برکه ی امن و نمیخوام وقتی اوج خطری نیست
می رسم نه واسه موندن من مسافرم همیشه
مثل نوری که میاد و رد میشه از دل شیشه

آخر قصمه اما قصه ی آخرم این نیست
آخرین راهی که باید من ازش بگذرم این نیست!!