من و مسی
وسط راه یه جایی تو ترافیک خاموش کردم
روشن کردم باز خاموش شد چون دنده م ۳ بود و من کمش نکرده بودم
تا خلاص کردم و زدم تو ۱ تا راه بیفتم یه ماشین از بغلم رد شد و پسری که کنار راننده نشسته بود سرشو آورد بیرون و حرف زشتی بهم زد
گفت و رفت
هرچی گفت لایق خونواده خودش بود. البته از این جور آدما زیاد دیدم واسه همین زیادم ناراحت نشدم
مخصوصا شعبه جدیدم تو محل بدیه و زیادن از اینا
اما اگه گنزالس بفهمه دیگه نمیذاره تنهایی رانندگی کنم
بهش نمیگم
اما درس خوبی شد برام
بقول لیلا تو رانندگی سر یه اشتباه که آدم اعصابش خورد بشه خوبیش اینه که دیگه تکرار نمیکنه
دیگه یادم میمونه سرعتم کم شد دنده کم کنم
بیچاره گنزالس هی میگفت اما من یادم می رفت گاهی...امروزم یادم رفت دیگه...اگه به حرفاش گوش میکردم فحش نمیخوردم
اما خوبیش این بود که برگشتنی هم چندبار تو موقعیت مشابه قرار گرفتم و یادم بود دنده کم کنم واسه همین دیگه خاموش نکردم
ایشالا دیگه تکرار نمیکنم
اگه گنزالس بفهمه دیگه نمیذاره تنهایی با مسی برم بیرون...مسی نازنینم الان تو حیاط پشت پنجره اتاق خواب لالاکرده
اونی که ازش خریدیم داده بود دست خانومش که بچه شهرستانی هم بود خانومش اما خوب راننده ایی بود...البته یکی دوبار مسی رو زده اینور اونور بعدا راننده خوبی شده...من اما سعی میکنم هیچ جا نزنمش
مسی عزیز من
میخام واسه عروسی رزالی گل بزنم ماشین عروسش کنم