عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی. اما

دوست داشتن پیوندی خودآگاه و از روی بصیرت روشن و

زلال.


دوست داشتن چنان در روح غرق است و گیج و جذب

 زیباییهای روح که زیباییهای محسوس را به گونه های دیگر

می بیند.


عشق با دوری و نزدیکی در نوسان است، اگر دوری بطول

انجامد ضعیف می شود، اگر تماس دوام یابد به ابتذال می

 کشد و تنها با بیم و امید و تزلزل و اضطراب "دیدار و پرهیز"

زنده و نیرومند می ماند. اما دوست داشتن با این حالات

 ناآشناست، دنیایش دنیای دیگری است.


عشق زیباییهای دلخواه را در معشوق می آفریند و دوست

 داشتن زیباییهای دلخواه را در دوست میبیند، می یابد.


عشق در دریا غرق شدن است و دوست داشتن در دریا شنا کردن.


از عشق هر چه بیشتر می نوشیم سیرابتر می شویم و از

دوست داشتن هر چه بیشتر، تشنه تر.

دوست داشتن " همزباني در سرزميني ديگر يافتن " است

پس : مرا اندكي دوست بدار ، ولي طولاني !

دانلود كنيد: 

براي همه كساني كه قلب مهربانشان نه با عشق كه با دوستي مي تپد!